متن عاشقانه غمگین

 

دیدی که رفتم ، دیدی که با کوله باری از غم ، با دلی شکسته رفتم…
دیدی که برایم فرقی نداشت ، هر چه بود قلبم بیشتر از تو ارزش داشت
تویی که ارزشت بالاتر از قلب من بود ، تویی که حتی نفسهایم به عشق تو بود حالا برایم هیچکس نیستی!
دیدی که رفتم ، گفته بودم اگر مرا بشکنی پشیمان میشوی ، گفته بودم اگر مرا جا بگذاری گم میشوی….
حالا من میروم و تو تا هر جا که دوست داری به دنبالم بگرد ، من میروم تا آخر دنیا با کوله باری از درد
دیدی که رفتم ، حالا بماند که با قلبم چه عهدی بستم !
دیدی که دلم گرفته بودم و رفتم ، من که قلبت را نشکستم ، گناهی نکرده بودم که دیدم در دام تو اسیر هستم !

 

 

آنگاه که اشک از چشمانت میریزد میفهمی که چقدر دلت گرفته است.
آنگاه که گریه هایت نا تمام است میفهمی که چقدر دنیا بی وفا است.
یک تنهایی و یک سکوت خالی ، این سهم من است در این شب مهتابی.
در آینه مینگرم و به چشمهای خیسم میخندم ، آهی میکشم،  درون خودم فریادی میکشم.
دلم گرفته و با من غریبگی میکند ، راز درونش را فاش نمیکند ، ای داد بر تو ، به فریادم گوش کن ای دل.
آنگاه که از دلت نیز  دلگیری ، زانو به بغل گرفته ای و غمگینی ، اینهمه زیبایی های دنیا را نمیبینی ، تنها اشکهای خودت را میبینی ، اینهمه ستاره درخشان در آسمان را نمیچینی و تنها آن ستاره کم نور را مال خودت میدانی ، باید بشینی و ببینی که اگر اینگونه دلگیر باشی ، با شادی بیگانه ای و با غم همنشین
چه فایده دارد اگر لبخند بر روی لبانت بنشیند ، اما از این زندگی پوچ بخندی.
چه فایده دارد اگر شاد باشی ، اما شادی تو ، از پایان یک روز سیاه باشد.
چه فایده دارد اگر دلت نسوزد اما  هنوز خاکستر غمها در دلت حتی با یک نسیم ، دوباره شعله ور شوند.
غمها را از دلت دور کن ، آب سردی بر روی خاکستر غمها بریز و دلت را سرشار از طراوت و شادی کن.
اینجا خط پایان زندگی نیست ، اینجا آغاز یک پرواز است ، پرواز از جایی که ماندنت درآنجا سزاوار تو نیست.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 11 فروردين 1394برچسب:, | 18:14 | نویسنده : عباس |